شیرزنان جنگاور ایران باستان
نوشته شده توسط :

 

از آنجا که بزرگترین کتابخانه های ملی و تاریخی و علمی ایران (گندی شاپور -کسروی) توسط تازیان (اعراب) به آتش کشیده شد و هزاران کتاب ایرانی به گفته مورخ و جامع شناس بزرگ عرب (ابن خلدون) نابود شد و به دریا ریخته شدند و بسیاری از بزرگان این سرزمین گمنام ماندند و اثری از آنان یافت نشد ولی با همه فراز و نشیب های یورش اسکندر گجستک و یورش تازی بدوی هنوز نام شیرزنان بزرگی از سرزمین مقدس ایران برای ما به جای مانده است که گوشه ای از نام و جنگاوریهایشان را در اینجا از نظر خواهید گذراند.


ماندانا

ماندان یا ماندانا در لغت به معنی شاه بوی عنبر سیاه، دختر آژی دهاک آخرین پادشاه ماد که همسر کمبوجیه پدر کوروش شد و از این وصلت کوروش متولد گردید. او در تربیت و نیز انتقال قدرت به کوروش سهم بسیار موثری داشت. ماندان اولین مدرسه جمعی که در آن برگزیدگانی از پسران بودند بنیان مینهد که خود شخصا به دانش آموزان این مدرسه درس حقوق و قانون را می آموخت و به کوروش می آموخت که باید پایه و اساس ظلم و بیدادی را ویران نماید و در هر حال یار و همیار زیردستان باشد. در این مدرسه فنون سوارکاری و تیراندازی و نبرد نیز آموزش داده میشد.

ديگه حلال كنين از بعضياشون عكس نبود        ....[{EzRaEel}]....



شیــــرین

شاهزاده ارمنی و برادر زاده و جانشین مهین بانو فرمانروای ارمنستان و زنی خردمند که همسر وفادار خسروپرویز بود. در آن زمان ارمنستان یكی از شهرهای كوچك ایران و شاه ارمنستان زیر نظر شاهنشاه ایران بود. خسروپرویز و شیرین حماسه ای از خود ساختند كه همیشه در تاریخ ماندگار ماند. شیرین از خسرو چهار فرزند به نام های نستور، شهریار، فرود و مردانشه بدنیا آورد كه هر چهار فرزند وی در زندان كشته شدند.

داستان عشق او و خسرو پرویز و دلدادگی او و فرهاد در ادبیات ایران مشهور است. پس از این كه خسرو پرویز بدست افسری جوان به نام مهرهرمز (که پدرش مرزبان نیم روز "بابل و عراق" بوده و دو سال پیش از این واقعه، به دست خسروپرویز مجازات شده بود) کشته می‌شود، به پسرش شیرویه گفت كه من به عنوان ملكه ایران باید بهترین مراسم سوگواری را برای پدرت خسرو پرویز بجا آورم و در حالی كه زیباترین لباس و آرایش را داشت با متانت به همراه موبدان و بزرگان به تشیع جنازه خسرو پرویز پرداخت. پس از انجام مراسم از حاضران خواست كه او را برای آخرین وداع با جنازه همسرش تنها بگذارند در آن هنگام با خنجری در كنار جسد همسرش، خود را كشت.


دغدویـــه

دغدویه یا دوغدو مادر زرتشت است که اصلا از شهر ری بوده است. وی در آنجا با کوی ها و کرپن ها که مردم را گمراه می کردند و از آنها مرتب فدیه و قربانی می خواستند و دین را وسیله ای برای رسیدن به امیال و خواستهای ناروای خود کرده بودند به مبارزه پرداخت. پدر و مادرش چون جان او را در خطر دیدند او را نزد یکی از نزدیکان خود به آذربایجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج کرد و ثمره این پیوند همایون، زرتشت پیامبر بزرگ ایرانیان است.


کاساندان

کاساندان یا کاساندانه تنها همسر کوروش بزرگ، شهبانوی ایران (ملکه جهان) دختر فرناسپه از شاهدختان و دختر فرناسپه هخامنشی از دودمانی بود که از نجبای پارس محسوب می شدند و پدر واجدادش در چند نسل شاه پارسیان بودند. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیائی بوده و همواره در کنار همسرش کوروش بزرگ پادشاهی میکرده و پس از او نخستین فرد قدرتمند و سیاستمدار دربار هخامنشیان بشمار می آمده است. او ۵ فرزند با نام های کمبوجیه، بردیا، آتوسا، رکسانه و ارتیستونه داشت. هر یك از فرزندان کاساندان و كوروش بزرگ به نحوی در تاریخ هخامنشیان دارای نقش تعیین كننده بوده اند و از نشانه ها چنین بر می اید كه آنها از تربیتی خاص برخوردار بودند.
به نقل از هرودوت: کاساندان در
۶ نوامبر ۵۳۹ پیش از میلاد فوت کرد و هنگام مرگ وی در بابل ۶ روز همه به سوگواری همگانی فراخوان شدند. کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از او کورش در اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید. مقبره شهبانو کاساندانه در پاسارگاد، در کنار آرامگاه کوروش بزرگ میباشد.


آتوســا

آتوسا در لغت به معنای خوش اندام است. همچنین به معنای قدرت و توانمندی نیز میباشد. آتوسـا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) شهبانوی ایران یكی از برجسته‌ترین زنان در تاریخ ایران قدیم است. وی دختر کورش کبیر و کاساندان، خواهر کمبوجیه، و همسر دو پادشاه هخامنشی، کمبوجیه و داریوش یکم، و مادر خشایار شاه بود.
آتوسـا بانویی زیبا بود وهم شاعر و هم ادیب بود و به نوجوانان پارسی درس ادبیات پارسی میداد. به خاطر خرد و اندیشه نیکویش داریوش با ایشان در مسائل مملکتی و سرنوشت ساز مشورت میکرد و نیز به ایشان اعتماد کامل داشت. اگر داریوش به منطقه ای لشگر میکشید شورای سلطنت برای اداره امور کشور تشکیل میشد و رئیس و مافوق همه در راس شورای سلطنت شهربانو آتوسا بود.
هرودوت در مورد زندگی سیاسی وی می‌گوید: آتوسا از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود و علاقمند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند. وی همواره یاور فکری داریوش بزرگ بوده و چندین نبرد بزرگ را شخصا فرماندهی کرده و یا با نقشه های جنگی او انجام گرفته است. از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها می‌دانیم تا زمانی که خشایار از جنگ یونان بر میگردد زنده بوده‌است. احتمالا آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش کبیر در نقش رستم می‌باشد.

گفته میشود که "هما" در اساطیر ایران، بر مبنای یادمانهایی از "آتوسا شهبانوی پارسی" و رویدادهای دوران داریوش و خشایارشاه، همسر و پسرش شکل گرفته باشد. "هما" در افسانه های مردمی مرغ فرخنده ایست كه گاه از آن با نام "مرغ سعادت" نیز یاد می شود و در این باورها همان مرغی است كه اگر سایه او بر كسی افتد او را سعادتمند و اگر بر تارك كسی نشیند او را به شهریاری رساند و شاید واژه "همایون و همایونی" با این نام پیوند دارد.


یوتاب

یوتاب در لغت به معنی درخشنده و بیمانند است. از یوتاب به عنوان یکی از سردارن زن ایرانی نام برده اند. یوتاب خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است وی در نبرد با اسکندر گجستک همراه آریو برزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است . او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست ولی یک ایرانی خائن راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد. از یوتاب به عنوان شاه آتروپاتان (آذربایجان) در سالهای 20 قبل از میلاد تا 20 پس از میلاد نیز یاد شده است. آریو برزن و یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاویدان از خود بر جای گذاشتند.


آرتمیـــــس

آرتمیـس یا آرتمیـز در لغت به معنی راست گفتار بزرگ است. او نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان است. تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی و برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند.
آرتمیس
Artemis نخستین زن دریانورد ایرانی است كه درحدود 2480 سال پیش فرمان دریاسالاری خود را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونانیان توسط خشایارشا هخامنشی صادر شد. آرتمیس فرماندار سرزمین کاربه با پنج فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست. در این نبرد ایران موفق به تصرف آتن شد. در این نبرد نیروی زمینی ایران از ۸۰۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سواره تشکیل شده بود. نیروی دریایی ایران دارای ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳۰۰ کشتی ترابری بود.

همچنین آرتمیس در سال 480 پیش از میلاد در جنگ سالامین
Salamine كه بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت شركت داشت و دلاوری های بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و آشنا روبرو شد. او در یكی از دشوارترین شرایط در جنگ سالامین، با دلیری و بیباكی كم مانند توانست بخشی از نیروی دریایی ایران را از خطر نابودی نجات دهد و به همین دلیل به افتخار دریافت فرمان دریاسالاری از سوی خشایارشاه رسید. او به خشایارشاه پیشنهاد ازدواج نیز داد که بدلایلی این پیوند صورت نگرفت. در سالهای دهه شصت میلادی (دهه چهل خورشیدی) نیروی دریایی ایران، برای نخستین بار ناو شكن بزرگی را به نام یك زن نام گذاری كرد و او "آرتمیس" بود. ناو شكن آرتمیس در دوران خدمت "دریاسالار فرج الله رسایی" به آب انداخته شد و سالها بر روی آبهای خلیج همیشه فارس پاسدار سواحل ایران بود.


گردآفـــرید

گردآفرید یا گُردآفرین یكی از پهلوانان سرزمین ایران که تاریخ از او به عنوان دختر كژدهم یاد میــكند. در داستان رستم و سهراب گردآفرید با لباسی مردانه با سهراب رزم کرد و به دست او گرفتار شد ولی توانست خود را با تدبیر از دست سهراب برهاند. فردوسی بزرگ از او به عـــنوان زنی جنگو و دلاور سرزمین پاكان یاد میكند.

در شاهنامهٔ فردوسی نیز چنین آمده‌است:
زنی بود بر سان گرد سوار
همیشه به جنگ اندرون نامدار


سیندخت

همسر خردمند مهرآب کابلی و مادر رودابه و مادربزرگ رستم که در همسری زال و رودابه و جلب موافقت مهرآب پدر رودابه به این وصلت نقش مهمی داشت و نیز در موقع تولد رستم از مادر، سیندخت یار و مددکار دخترش رودابه بود. کوتاه سخن اینکه سیندخت یکی از خردمندترین چهره های شاهنامه است.


رودابه
دختر مهرآب کابلی و همسر زال و مادر رستم که به روایت شاهنامه دلباختگی زال به او یکی از زیباترین صحنه های شاهنامه است. رودابه در موقع تولد رستم اولین سزارین را انجام داد. بنابراین، چنین زایمان ها را باید "رستمی" گفت نه سزارین. زیرا سزار قرن ها پس از تولد رستم به دنیا آمده است.


تهمینه
دختر زیباروی پادشاه سمنگان که شبی همسر رستم بود. ثمره آن تولد سهراب است که داستان زندگی و مرگ دردناکش به دست پدر در شاهنامه فردوسی به تفصیل آمده است. تهمینه برای آنکه تمام وقت خود را صرف پرورش سهراب کند، با وجود جوانی و زیبایی ازدواج نکرد.


بانو گُشنــسب و زربانوی دلیـــر

بانو گشسب (مخفف گشنسپ) به معنی "بانوی دارنده اسب نر" است که در جنگاوری هیچ کس یارای مقاومت با او را نداشت. بانو گُشنــسب دختر رستم و همسر "گیو" که نام وی در برزو نامه و بهمن نامه بسیار آمده است. یکی از مشهور ترین حکایت های او نبرد سگانه فرامرز، رستم و بانو گشنسب است که در هنگام کشتی پهلوانان را به خاک می افکند، دلیری این بانوی ایرانی مشهور است. او منظومه ای نیز بنام خود دارد که هم اکنون نسخه ای از آن در کتابخانه ملی پارسی و در کتابخانه ملی بریتانیا موجود است.

شهین سراج، پژوهش‌گر ادب و تاریخ : اگر بخواهیم ارزش پهلوانی دختر رستم را باز بکنیم ارزش حماسی و نقش حماسی این دختر از جایی شروع می‌شود که بهمن اسفندیار به کینه‌توزی خون اسفندیار به سیستان حمله می‌کند و زال را در قفس می‌اندازد و با فرامرز، پسر رستم جنگ می‌کند و عاقبت او را بر دار می‌زند. تنها کسی که در خاندان رستم در برابر بهمن حقیقتاً یک مقامت نظامی نشان می‌دهد و از آن باورهای رستم دفاع می‌کند به نظر من بانو گشنسب است. او است که این نبرد را ادامه می‌دهد و مانند پدرش که همیشه حامی پادشاهان ایران بوده ولی هیچ‌وقت سر فرود نیاورد. زربانو سردار جنگجوی ایرانی و دختر رستم و خواهر بانو گشنسب. او در سوارکاری زبده بوده است و در نبردها دلاوریهای بسیار از خود نشان داده است. تاریخ نام او را جنگجویی که آزاد کننده زال، آذربرزین و تخوار از زندان بوده است ثبت کرد.


آذرناهیــــد

ملكه ملكه های امپراتوری ایران در زمان شاهنـــــــشاهی شاپور یكم بنیانگزار ساسله ساسانی. نام این ملكه بزرگ و اقتدارات دولتی او در قلمرو ایــــران در كتیبه های كعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایـش كرده است.


هلاله - همای چهر آزاد

پادشاه زن ایرانی كه به گفته كتاب دینی و تاریخی (391 یشتا 274+1 یشتا 2) در زمان كیانیان بر اریكه شاهنشاهی ایران نشست. از او به عنوان هفتـــمین پادشاه كیانی یاد شده است كه نامش را "همای چهر آزاد" و "همای وهمون" نیز گفته اند. او مادر داراب بود و پس از "وهومن سپندداتان" بر تخت شاهنشاهی ایران نشست. وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود. نوشتارها زیادی درباره رفتار و کردار او یادشده که او در مدت سی سال پادشاهیش هرگز خطائی نکرده و مردمان در زمان او همواره در آسایش و سلامت زندگی میکرده اند.


آریاتــس

یكی از سرداران مبارز و دلیر هخامنشیان در سالهای پیش از میلاد. مورخــین یونانی در چندین جا نامی از وی به میان اورده اند.


پریــــن - بانوی دانشمند ایرانی

او دختر کی قباد بود كه در سال 924 قبل از مــیلاد هزاران برگ از نسخه های اوستا را به زبان پهلوی برای آیندگان از گوشه و كنار ممالك اریایی گرداوری نمود و یكبار كامل آن را نوشت و نامش در تاریخ ایران زمین برای همیشه تبت گردیده است.


آرتادخــت

وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشكانی. به گفته كتاب اشكانیان اثر دیاكونوف روســــی خاور شناس بزرگ او مالیات ها را سامان بخشید و در اداره امور مالی كوچكتـــــرین خطایی مرتكب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید. چنانچه برآمده است٬ از کارهای بزرگ او در گردآوری دارایی کشور٬ یکی جلوگیری از هزینه های بیهوده به ویژه درباریان و دیگری گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بوده است.


فــرخ رو

نام او به عنوان نخستین بانوی وزیر در تاریـــــخ ایران ثبت شده است. وی از طبقه عام كشوری به مقام وزیری امپراتوری ایران رسید.


فرانّـــک
همسر آبتین و مادر فریدون که در رهاندن و زنده ماندن فریدون از دست دژخیمان ضحاک رنجها برد و در به قدرت رسیدنش نقش اساسی داشت.


پــوراندخت و آزرمیــدخت

پوراندخت شاهنشاه ایران در زمان ساسانی بود و زنی بود كه بر بیش از 10 كشور آسیایی پادشاهی میكرد. او پس از اردشیر شیرویه به عنوان بیست و پنجمین پادشاه ساسانی بر اریكه شاهنشاهی ایران نشست و فرامانروایی نمود. پوران خسرو منظور پوراندخت دختر خسرو پرویز است که زنی با کفایت و خردمند بود ولی متأسفانه به علت وضع آشفته و نابسامان آن دوران و جنگهای طولانی ایران و روم در زمان خسرو پرویز و نفوذ دین مزدک و نارضایی مردم از وضع موجود و در یکی از دشوارترین شرایط تاریخی ایران حکومت کشور را چند ماهی در اختیار داشت و پس از مرگ او حکومت به آزرم دخت رسید.

ملکه آزرمی دخت، آزرم، آزرمی، (
۶۳۰م یا ۶۳۱م) (به معنی دختر پیر نشدنی) شاهنشاه زن ایرانی و سی و دومین شاهنشاه ساسانی، دختر خسروپرویز پسر هرمز پسر انوشیروان ملقبهٔ به عادله كه پس از خواهر خویش پوراندخت لشكریان او را در تیسفون بپادشاهی برداشتند. فرمانرواى خراسان، سپهبد فرخ‌هرمز که یکى از مدعیان جدى سلطنت بود، ملکه را به همسرى خواست. در حالی که آزرمى‌دخت علناً وعده‌ى ازدواج به او داد، در نهان تدارک قتلش را دید (بنا به فرهنگ معین چون "آزرمیدخت نمی‌توانست علنا مخالفت کند"). رستم، پسر فرخ‌هرمزد، به خون‌خواهى پدرش لشکر به پایتخت کشید و پس از سرنگونی آزرمى‌دخت، ملکهٔ ساسانی را نابینا کرد. آزرمی دخت چهار ماه پادشاهی کرد. از کیفیت وفات این ملکه اطلاعی در دست نیست.

پاره ای از اشعار حکیم فردوسی در باره ی پوران دخت و آزرم دخت:

 چو زن
   یکی دختری بود پوران بنام  شاه شد کارها گشت خام
 بران تخت شاهیش
     بزرگان برو گوهر افشاندند  بنشاندند
 نخواهم پراگندن انجمن
   چنین گفت پس دخت پوران که من
کسی راکه  توانگر کنم تانماند به رنج
   درویش باشد ز گنج
 که
   مبادا ز گیتی کسی مستمند  از درد او بر من آید گزند
 بر آیین شاهان کنم گاه
   ز کشور کنم دور بدخواه را  را


 ز تاج بزرگان رسیده به کام
   یکی دخت دیگر بد آزرم نام
بیامد به  گرفت این جهان جهان رابه دست
   تخت کیان برنشست
نخستین چنین گفت کای بخردان  جهان گشته و کار کرده ردان
   
 کزین پس همه
     همه کار بر داد و آیین کنیم  خشت بالین کنیم
 چنانم مر او را چو
   ر آنکس که باشد مرا دوستدار  پروردگار
 بپیچید ز آیین و راه خرد
    کس کو ز پیمان من بگذرد


منیــــژه

دختر افراسیاب که بیژن سردار معروف ایرانی دلباخته او گردید و به بند اسارت افراسیاب افتاد و به دستور افراسیاب او را به چاهی که به همین نام معروف است انداختند تا سرانجام رستم که خود را به صورت بازرگانی درآورده بود توانست او را نجات بخشد.


کتایـــون

دختر قیصر روم همسر گشتاسب شاه و مادر اسفندیار و یکی از اولین کسانی که کیش زرتشت را پذیرفت. موقعی که اسفندیار به دستور گشتاسب می خواست به جنگ رستم برود کتایون به سختی با رفتن او مخالف بود و او بخردانه پند داد ولی اسفندیار نپذیرفت و در جنگ با رستم کور و سپس کشته شد و کتایون با غم و دردی جانکاه به سوگ فرزند نشست.


همــــــا

دختر اسفندیار و خواهر بهمن و ملکه نامداری از سلسله کیانیان.


نگان

که در لغت به معنی کامروا و پیروزمند است. وی از سرداران ساسانی بود که با تازیان دلاورانه جنگید. دلاوریهای شکوهمندانه او در جنگهای چریکی با سپاه تازیان زبان زد ایرانیان بود و تازیان بهنگام حمله های او از مقابلش پا بفرار میگزاردند.


آپارنیک

همسر رستم فرخزاد که همچون یک شیر زن، به همراه او تا آخرین قطرهُ خون با تازیان متجاوز دلیرانه جنگید.


سورا

در لغت به معنی گلگون رخ٬ که دختر اردوان پنجم بود و سمت سپهبدی داشت و دست راست پدر بود و در جنگها دلاورانه همراه پدر می جنگید.


کُردیـــه

خواهر خردمند بهرام چوبین (در دوره ساسانیان). بهرام چوبین كه یكی از اهالی شهر خفر جهرم و از كردان بوده و خواهر بهرام به نام " كردیه" همسر اردشیر بابكان بوده است. کُردیـــه پس از برادرش٬ فرماندهی را به دست میگیرد و در میدانهای نبرد٬ ‌آنچنان بیباکی و شایستگی از خود نشان میدهد که همگان را به ستایش وامیدارد. او در رده سپهسالاری سپاه برادرش در جنگ تن به تن با "تور" فرمانده نیروی خاقان چین٬ او را شکست میدهد و سپاهش را تار و مار میکند.


سوسن

ملکه سوسن همسر یزدگرد سوم بود که بنا بدرخواست او یزدگرد شهر "جی" را که بعده ها به نام یهودیه شهرت گرفت، بنا کرد و در آن مکان دین یهود (یهودیان) را سکنا داد. محله یهودی نشین همدان را هم همین ملکه بنا نمود. در لنجان نزدیکی اصفهان، یک مرکز دیگری موجود می باشد که از آثار همین ملکه می باشد که با نام جدیدی بنام پیربکران نامگزاری شده است.

یربکران شهر کوچکی در مرکز ایران (سی کیلومتری غرب اصفهان) است. مقدس‌ترین عبادت‌گاه یهودیان در این شهر است. پرفسور هرتسل باستان شناس سرشناس آلمانی در یادداشت‌های خود در کتابی به نام تاریخ باستان شناسی ایران می‌گوید "در منطقه‌ی فلاورجان اصفهان اثر دیگری از ملکه سوسن همسر یزدگرد سوم یافتم که به اسم پیربکران خوانده می‌شود. "سارا (سَرَح) بت آشر" (یعنی سارا دختر آشر) نوه‌ی حضرت یعقوب است. کسی که برای نخستین بار خبر زنده بودن حضرت یوسف را به یعقوب می‌دهد، و یعقوب نیز به پاس این خبر خوش او را به داشتن عمر جاودان دعا می‌کند. سارا در محلی که اکنون به سارا خاتون معروف است، غیب می‌شود و عمر جاودانه پیدا می‌کند.

نام تنی چند از سرداران و جنگاوران زن که از زمان مادها هخامنشیان٬ ‌اشکانیان و ساسانیان به جا مانده اند ولی شوربختانه از کارهایشان هنوز آگاهی چندانی در دست نیست٬ چنینند:


ورزا
در لغت به معنی نیرومند و توانا٬ سرداری از هخامنشیان.



هومی یاستِر
که از سرداران و بزرگان سپاه هخامنشی بود.



وهومسه
در لغت به معنی والاتبار و نیکزاده بزرگ٬ ‌از سرداران هخامنشی.



هومی یاستِر
در لغت به معنی دوست و هم پیمان و پشتیبان٬ از سرداران هخامنشی.



پریساتیس
در چم فرشته و زیبا٬ همسر داریوش دوم که پا به پای همسر و دختر به جنگها میرفت و پیکار میکرد.



آمسترس
در لغت به معنی هم اندیش و پشتیبان و یار٬ دختر داریوش دوم که پا به پای پدر در نبردها میجنگید.



سی سی کام
در لغت به معنی کامروا٬ ‌مادر داریوش سوم که هیچگاه در برابر اسکندر تسلیم نشد و همچنان جنگ را دنبال نمود.



استاتیرا
دختر داریوش سوم و از سرداران هخامنشی نیز بود.



آرتونیس
در زمان داریوش کبیر فرمانده ای شجاع بود نام شوهرش آرتاباز بود که یکی از سپهبدان داریوش شاه بود.



داناک
در لغت به معنی باهوش و خردمند و فرزانه٬ از سرداران هخامنشی.



مهرمس
در لغت به معنی مهر بزرگ٬ ‌خورشید درخشان٬ از سرداران هخامنشی.



آذرنوش
در لغت به معنی پرفروغ آتشین٬ از شاهدختهای هخامنشی و هم سردار سپاه.



آسپاسیا
همسر کورش دوم که از سرداران او نیز بود.



آرتونیس
در لغت به معنی راست و درست٬ دختر آ«ارته بازآ» که او خود نیز سردار بزرگ داریوش بزرگ بود.



آپاما
در لغت به معنی گیرا٬‌ خوش آب و رنگ و زیبا میباشد، دختر آ«سپیتمنآ» که خودش از سرداران زمان هخامنشیان بود.



داناک
در لغت به معنی باهوش و خردمند و فرزانه٬ از سرداران هخامنشی.



میترادخت
در لغت به معنی دختر مهر٬‌ دختر خورشید٬ ‌از سرداران اشکانی.



نوشین
سردار نامی ساسانی در زمان انوشیراوان دادگر

و همچنین از سرداران و جنگجویان و بزرگان سپاه ساسانی می توان از مهر یار٬ برزین دخت(دخت آتش)٬
ماه آذر٬ ابردخت٬ گلبویه نام برد.



:: بازدید از این مطلب : 870
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 8 اسفند 1388 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
sara در تاریخ : 1389/7/30/5 - - گفته است :
jaleb bod merci


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: